اولین معلم را چگونه معنا کنیم؟

و بالاخره خاطره اولین روز مدرسه را در ذهن ها باقی می گذارد.

متنی از فاطمه باقری:

چه احساس خوبی بود ولی تؤام با نگرانی و ترس و دلتنگی.

احساس خوبی داشتم چون می خواستم بیاموزم آنچه را

دیگران آموخته بودند.دیگر می توانستم بخوانم و بنویسم و جدول

حل کنم ولی ناراحت بودم چرا که هرروز باید شش ساعت از خانه

دور می ماندم و از مادرم و دلتنگی ام برای او.او که برایم زحمت

کشیده بود و در خوشی و ناخوشی کودکی ام همواره در کنارم

حضور داشت.اما با ورود معلم مهربان کلاس اول این دلتنگی رفت

وآرامشی سراپای وجودم را فرا گرفت گویی مادرم در کلاس حضور

داشت.او با تبسمی صدایم کرد تمام وجودم پر از ترس شده بود اما

ترسی شیرین.چشمانم را بستم و فقط احساس کردم :گرمی و

لطافت دستانش را.

آری احساس کردم پشتوانه ای دارم ،مادری مهربان،مادر دوم من...

متنی از زهرا اسماعیلی:

اولین معلم اولین غریبه آشناست.

اولین باغبان که اولین شکوفه علم را بر زمین ذهن ما می کارد

کسی که مانند مادر مهربان است و علاوه بر آموختن الفبا الفبای

زندگی را به ما می آموزد.

کسی که با آموختن الف آفتاب ذهن ما را به طلوع در می آورد

کسی که با آوختن ب باران طراوت را می باراند

کسی که با آموختن پ پرستوی عاشق را به پرواز در می آورد

کسی که با آموختن ت ترنم بخش دلهاست

و در آخر با آموختن ی و گفتن یاعلی کمکمان می کند تا علم را آغاز کنیم

و اوست که با تمام وجود و تمام تلاش های خود ما را در اولین گام در راه

کسب دانش همراهی می کند و عشق می ورزد.

:: بازدید از این مطلب : 594

امتیاز مطلب : 9

تعداد امتیازدهندگان : 2

مجموع امتیاز : 2